دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار که 372 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه و کاردستی مردم کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار که 372 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه و کاردستی مردم کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قهاب بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در18 هزارگزی خاور اصفهان و 3 هزارگزی شمال شوسۀ اصفهان به یزد. ناحیه ای است جلگه ای و معتدل و دارای 1420 تن سکنه میباشد. آب آن از قنات و محصولاتش غلات، کنجد، پنبه و صیفی میباشد. اهالی به زراعت مشغولند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان قهاب بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در18 هزارگزی خاور اصفهان و 3 هزارگزی شمال شوسۀ اصفهان به یزد. ناحیه ای است جلگه ای و معتدل و دارای 1420 تن سکنه میباشد. آب آن از قنات و محصولاتش غلات، کنجد، پنبه و صیفی میباشد. اهالی به زراعت مشغولند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ماه آباد که ذکر آن در ویس و رامین بسیار آمده است ماه دینار است یعنی نهاوند، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چو شهرو، ماه رخ زان ماه آباد چو آذربایگانی سرو آزاد کنون کاین ماه را ایزد به من داد نخواهم کو بود در ماه آباد، (ویس و رامین)، مدار او را به بوم ماه آباد سوی مروش گسی کن با دل شاد، (ویس و رامین)، و رجوع به ماه شود
ماه آباد که ذکر آن در ویس و رامین بسیار آمده است ماه دینار است یعنی نهاوند، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چو شهرو، ماه رخ زان ماه آباد چو آذربایگانی سرو آزاد کنون کاین ماه را ایزد به من داد نخواهم کو بود در ماه آباد، (ویس و رامین)، مدار او را به بوم ماه آباد سوی مروش گسی کن با دل شاد، (ویس و رامین)، و رجوع به ماه شود
دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز دارای 198 تن سکنه، آب آن از رود کر، محصول آن غلات، برنج و چغندر، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز دارای 198 تن سکنه، آب آن از رود کر، محصول آن غلات، برنج و چغندر، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
نام دختر بهمن است که زن پدر خود بوده به شریعت زردشت و داراب از او تولد یافته. (برهان). دختر بهمن بن اسفندیار بوده که سی سال پادشاهی ایران نموده پس داراب پسر خودرا ولی عهد نمود. او را چهرآزاد نیز می گفتند. از بناهای او شهر چهرازادگان است که آن را معرب کردند و جرفادقان گویند و بعضی گلپایگان خوانند. (انجمن آرا)
نام دختر بهمن است که زن پدر خود بوده به شریعت زردشت و داراب از او تولد یافته. (برهان). دختر بهمن بن اسفندیار بوده که سی سال پادشاهی ایران نموده پس داراب پسر خودرا ولی عهد نمود. او را چهرآزاد نیز می گفتند. از بناهای او شهر چهرازادگان است که آن را معرب کردند و جرفادقان گویند و بعضی گلپایگان خوانند. (انجمن آرا)
دهی است از بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان دارای 45 تن سکنه. آب آن از رود کبوترلانه و محصول عمده اش غله و حبوب و چغندرقند است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان دارای 45 تن سکنه. آب آن از رود کبوترلانه و محصول عمده اش غله و حبوب و چغندرقند است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه. منطقه ای است جلگه ای سردسیر ومالاریایی. 480 تن سکنۀ لری و فارسی زبان دارد. ساکنین از طایفۀ نورعلی بوده قسمتی چادرنشین هستند. آب آن از سراب گنجینه و چشمه ها و محصولاتش غلات، توتون، لبنیات و پشم است. اهالی به زراعت و گله داری مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دِلْفان شهرستان خرم آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه. منطقه ای است جلگه ای سردسیر ومالاریایی. 480 تن سکنۀ لری و فارسی زبان دارد. ساکنین از طایفۀ نورعلی بوده قسمتی چادرنشین هستند. آب آن از سراب گنجینه و چشمه ها و محصولاتش غلات، توتون، لبنیات و پشم است. اهالی به زراعت و گله داری مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش رامیان شهرستان گرگان، در 14 هزارگزی شمال رامیان، بر کنار راه فرعی گرگان به گنبد قابوس، در دشت معتدل هوای مرطوبی واقع است و 425 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه، محصولش غلات و توتون سیگار و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن پارچه های ابریشمی و شال و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3) زردلک، دهی است از دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک، در 40هزارگزی جنوب غربی آستانه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات، محصولش بنشن و غلات و پنبه و انگور، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از بخش رامیان شهرستان گرگان، در 14 هزارگزی شمال رامیان، بر کنار راه فرعی گرگان به گنبد قابوس، در دشت معتدل هوای مرطوبی واقع است و 425 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه، محصولش غلات و توتون سیگار و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن پارچه های ابریشمی و شال و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3) زردلک، دهی است از دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک، در 40هزارگزی جنوب غربی آستانه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات، محصولش بنشن و غلات و پنبه و انگور، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه شهرستان دامغان، واقع در هیجده هزارگزی خاور دامغان و دوهزارگزی جنوب راه شوسه و کنار راه آهن. در جلگه قرار گرفته است. هوایش معتدل و دارای 600 تن سکنه است و آب آن از قنات تأمین میشود. محصولش غلات و پسته و پنبه و انگور و حبوب، شغل مردم زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه شهرستان دامغان، واقع در هیجده هزارگزی خاور دامغان و دوهزارگزی جنوب راه شوسه و کنار راه آهن. در جلگه قرار گرفته است. هوایش معتدل و دارای 600 تن سکنه است و آب آن از قنات تأمین میشود. محصولش غلات و پسته و پنبه و انگور و حبوب، شغل مردم زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام محلی است کنار راه سنندج به کرمانشاه، میان دار چالمان و برنجان، در صدهزارگزی سنندج. (از جغرافیای سیاسی مسعود کیهان). دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 60 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و 1500 گزی باختر راه شوسۀ سنندج. ناحیه ای است سردسیر، دامنه و دارای 70 تن سکنه. آب آن از چشمۀ مین المین و محصول آن غلات و حبوبات و گاهی هم برنج است. اهالی به زراعت گذران می کنند. و در تابستان از برنجان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام محلی است کنار راه سنندج به کرمانشاه، میان دار چالمان و برنجان، در صدهزارگزی سنندج. (از جغرافیای سیاسی مسعود کیهان). دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 60 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و 1500 گزی باختر راه شوسۀ سنندج. ناحیه ای است سردسیر، دامنه و دارای 70 تن سکنه. آب آن از چشمۀ مین المین و محصول آن غلات و حبوبات و گاهی هم برنج است. اهالی به زراعت گذران می کنند. و در تابستان از برنجان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد که در 20 هزارگزی باختر تفت واقع است، متصل به جادۀ تفت. کوهستانی معتدل. دارای 60 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد که در 20 هزارگزی باختر تفت واقع است، متصل به جادۀ تفت. کوهستانی معتدل. دارای 60 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین است و 307 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). نام محلی است کنار جادۀ طهران و قزوین میان حصارک و علی سلطانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین است و 307 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). نام محلی است کنار جادۀ طهران و قزوین میان حصارک و علی سلطانی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد که در 29هزارگزی باختر الشتر و 22هزارگزی باختر شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. تپه ماهور و سردسیر است. سکنۀ آن 54 تن شیعه اند که به زبان لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از رود خانه خیاط تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد که در 29هزارگزی باختر الشتر و 22هزارگزی باختر شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. تپه ماهور و سردسیر است. سکنۀ آن 54 تن شیعه اند که به زبان لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از رود خانه خیاط تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل، سکنۀ آن 526 تن. آب آن از رود خانه هیرمند. محصول آن غلات، پنبه، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت، گله داری و گلیم و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ سنجولی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل، سکنۀ آن 526 تن. آب آن از رود خانه هیرمند. محصول آن غلات، پنبه، لبنیات و شغل اهالی آنجا زراعت، گله داری و گلیم و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ سنجولی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی جزء دهستان سلطانیۀ بخش مرکزی شهرستان زنجان در 60 هزارگزی زنجان و 8 هزارگزی راه نیمه شوسۀ سلطانیه به قیدار. کوهستانی و سردسیر با 202 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و قالیچه و گلیم و جاجیم بافی. راه آن مالرو است. عده ای از سکنه زمستان جهت تأمین معاش به رشت و تهران میروند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان سلطانیۀ بخش مرکزی شهرستان زنجان در 60 هزارگزی زنجان و 8 هزارگزی راه نیمه شوسۀ سلطانیه به قیدار. کوهستانی و سردسیر با 202 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و قالیچه و گلیم و جاجیم بافی. راه آن مالرو است. عده ای از سکنه زمستان جهت تأمین معاش به رشت و تهران میروند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان میان بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 13هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 5هزارگزی خاوری راه تابستانی شوشتر به بندقیر کنار باختری رود گرگر. دشت وگرمسیر است و 200 تن سکنۀ شیعۀ فارسی و عربی زبان دارد. آب آن از رود خانه کارون و محصول آنجا غلات، برنج، صیفی، کنجد و شغل اهالی زراعت است. ساکنین از طایفۀ عرب میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان میان بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 13هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 5هزارگزی خاوری راه تابستانی شوشتر به بندقیر کنار باختری رود گرگر. دشت وگرمسیر است و 200 تن سکنۀ شیعۀ فارسی و عربی زبان دارد. آب آن از رود خانه کارون و محصول آنجا غلات، برنج، صیفی، کنجد و شغل اهالی زراعت است. ساکنین از طایفۀ عرب میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی از دهستان غار است که در بخش ری شهرستان تهران واقع است و 164 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) ، عبادت برهمنان هند. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان غار است که در بخش ری شهرستان تهران واقع است و 164 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) ، عبادت برهمنان هند. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک، واقع در 54 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و 20 هزارگزی اراک. کوهستانی و سردسیر است و 1205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولش غلات و بنشن و انگورو میوه و چغندرقند و شغل مردم کشاورزی و گله داری و قالیبافی است. مزرعۀ گنداب جزء این ده است و آثار بناهای قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک، واقع در 54 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و 20 هزارگزی اراک. کوهستانی و سردسیر است و 1205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولش غلات و بنشن و انگورو میوه و چغندرقند و شغل مردم کشاورزی و گله داری و قالیبافی است. مزرعۀ گنداب جزء این ده است و آثار بناهای قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهستانی است از بخش حومه شهرستان بروجرد که دارای هوای معتدل و شامل 26 آبادی است و روی هم 5300 تن سکنه دارد. آب آن از قنوات تأمین میشود و مهمترین قراء آن دو قریۀ جهان آباد و طبریجان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهستانی است از بخش حومه شهرستان بروجرد که دارای هوای معتدل و شامل 26 آبادی است و روی هم 5300 تن سکنه دارد. آب آن از قنوات تأمین میشود و مهمترین قراء آن دو قریۀ جهان آباد و طبریجان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)